معنی از درختان بدبو

حل جدول

از درختان بدبو

نیتون


بدبو

نتن


درختان

اشجار


بدبو عفن

گندیده، متعفن، بویناک


حیوان بدبو

سمور


جانور بدبو

راسو

لغت نامه دهخدا

بدبو

بدبو. [ب َ] (ص مرکب) بدبوی. منتن و متعفن و چیزی که دارای بو و رایحه ٔ بد و نتن باشد و چیز گنده. (از ناظم الاطباء). منتن. عفن. نتن. دفر. دفره. گنده. (یادداشت مؤلف). مقابل خوشبو. (آنندراج). دَفَر؛ بدبو شدن طعام. (منتهی الارب). و رجوع به بدبوی شود.

فرهنگ عمید

بدبو

چیزی که بوی بد می‌دهد،
گندیده، بویناک،

فارسی به عربی

بدبو

عطری، کریه الرائحه، نتن


بدبو کردن

نتانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدبو

بویناک، عفن، گند، گندیده، متعفن، مشام‌آزار،
(متضاد) خوشبو، شامه‌نواز، معطر

تعبیر خواب

درختان

دیدن هر درختی که به نزدیک مردمان عزیز است. دیدن مردی شریف و بزرگوار بود و هر درختی که میوه دار است، دلیلش بر مردی توانگر است و درخت بی بر مردی است درویش و درختی که در دیار عرب است، دلیل بر مردی بیابانی کند. و هر درخت که در ناحیه عجم است، دلیل بر مردمان عجم کند و هر درختی که معروف نباشد و در مسجد یا در محل نماز است، دلیل بر قوه دین کند و درخت که در باغ بیند، دلیل مال است خداوند باغ را. اگر بیند درختی از بن برکند، دلیل که مردی رااز جاه و نعمت بیفکند. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

کلمات بیگانه به فارسی

قطع درختان

بریدن درختان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قطع درختان

بریدن درختان

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

از درختان بدبو

1277

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری